ستاره دریایی

ستاره دریایی

زن همسایه تنش را میفروشد و من کتابهای قدیمی ام را بین ما فاصله زیاد نیست هر دو مجبوریم
ستاره دریایی

ستاره دریایی

زن همسایه تنش را میفروشد و من کتابهای قدیمی ام را بین ما فاصله زیاد نیست هر دو مجبوریم

دخترک همیشه می گفت:من برای نجابت وفا و زیباییت عاشق تو شدم پسرک برای روز تولدش سه حیوان خانگی به او هدیه داد ...اسب سگ و یک پرنده زیبا! تا دخترک خواست دلیل اینکار را بپرسد.... پسرک رفته بود برای همیشه

خدایا ؛ کسی را که قسمت کس دیگریست، سر راهمان قرار نده ، تا شبهای دلتنگیش برای ما باشد و روزهای خوشش برای دیگری ... ـ

  ...