ستاره دریایی

ستاره دریایی

زن همسایه تنش را میفروشد و من کتابهای قدیمی ام را بین ما فاصله زیاد نیست هر دو مجبوریم
ستاره دریایی

ستاره دریایی

زن همسایه تنش را میفروشد و من کتابهای قدیمی ام را بین ما فاصله زیاد نیست هر دو مجبوریم

پیر مرد


دختر و پیرمرد
فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .
پیرمرد از دختر پرسید :
- غمگینی؟
- نه .
- مطمئنی ؟
- نه .
- چرا گریه می کنی ؟
- دوستام منو دوست ندارن .
- چرا ؟
- جون قشنگ نیستم .
- قبلا اینو به تو گفتن ؟
- نه .
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
- راست می گی ؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت

دستمال کاغذی


دستمال کاغذی به اشک گفت:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نه الان واقعا اومدی ببینی دستمال کاغذی به اشک چی گفته؟؟؟؟ نه یعنی واقعا دسمال کاغذی حرف میزنه؟
هم سنای تو الان دارن اورانیوم غنی میکنن اونوقت تو اومدی ببینی دستمال کاغذی چی گفته!!!!!!!!!

غمگینم


غمگینم ...
همانند جوانی که لحظه اعدام" به گریه مادرش میخندید...
خاطرش آمد درکودکی" مادش به او میگفت...
خنده ات آرامم میکند
"""پسرم"""

خدایا!


خدایا !من دلم قرصه !کسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن…

مردانه


بیایید مردانه "زن ها" را گرامی بداریم،این بار اگر زن زیبارویی دیدیم،هوس 

را زنده به گور کنیم و خدا را شکر کنیم برای خلق این زیبایی!

زیر باران اگر دختری را سوار کردیم،به جای شماره به او امنیت بدهیم،او را 

به مقصد مورد نظرش برسانیم نه به مقصد مورد نظرمان!

هنگام ورود به هرجایی با لبخند بگوییم اول شما.........

در تاکسی خودمان را به در بچسبانیم نه به او...........

در مترو جای خود را به زنی بدهیم که ایستاده

بیایید فارغ از جنسیت کمی واقعــــــــــــــا "مرد" باشیم