ستاره دریایی

ستاره دریایی

زن همسایه تنش را میفروشد و من کتابهای قدیمی ام را بین ما فاصله زیاد نیست هر دو مجبوریم
ستاره دریایی

ستاره دریایی

زن همسایه تنش را میفروشد و من کتابهای قدیمی ام را بین ما فاصله زیاد نیست هر دو مجبوریم

دلتنگی


ﮔﺎﻩ ﺩﻟــ♥ﺘﻨﮓ ﻣﯿﺸﻮﻡ...
ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕﯿﻬﺎ ...
ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﻨﺸﯿﻨﻢ ﻭ ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎ
ﺭﺍﻣﯿﺸﻤﺎﺭﻡ ...
ﺻﺪﺍﯼ ﺷﮑﺴﺖ ﻫﺎ ﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ...
ﻭ ﻭﺟﺪﺍﻧﻢ ﺭﺍ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ :
ﻣﻦ ﮐﺪﺍﻡ ﻗﻠﺐ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﻢ؟؟
ﻭ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﻣﯿﺪ ﺭﺍ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﮐﺮﺩﻡ؟؟
ﮐﺪﺍﻡ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ ﻭ ﮐﺪﺍﻡ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﺍ ﻟﻪ ﮐﺮﺩﻡ؟؟
ﻭ ﺑﻪ ﮐﺪﺍﻣﯿﻦ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ
ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺩﻟﺘﻨــ♥ﮕﻢ
...

نظرات 2 + ارسال نظر
هوشمند شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:07 ب.ظ http://lordworld.blogsky.com/

سلام قشنگ بود.
نبینم دلتنگ باشی
ممنونم که بهم سر زدی

khahesh mikonam doste man

farzad جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:10 ب.ظ http://ma2ta11.blogsky.com

دوستی ها کمرنگ
بی کسی ها پیداست
راست گفتی سهراب
آدم اینجا تنهاست

khili zibaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد