ستاره دریایی

زن همسایه تنش را میفروشد و من کتابهای قدیمی ام را بین ما فاصله زیاد نیست هر دو مجبوریم

ستاره دریایی

زن همسایه تنش را میفروشد و من کتابهای قدیمی ام را بین ما فاصله زیاد نیست هر دو مجبوریم

دم رفتن کسی گفت 

سفر به خیر

که واسم غریب و ناشناخته بود

اما اون

وقتی رسید

که قلب من

همه آرزوهاشو باخته بود
نظرات 1 + ارسال نظر
masoud چهارشنبه 15 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:48 ب.ظ http://greenoranoos.blogsky.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد